مدرسه قرآنی حضرت مریم (س)
به نام خداى بخشاينده مهربان
لَكَ الْحَمْدُ يا ذَاالْجُودِ وَالْمَجْدِوَالْعُلى
تَبارَكْتَ تُعْطى مَنْ تَشاءُ وَتَمْنَعُ
ستايش تورا است اى صاحب جود و بزرگى و بلندى
بزرگىتو را است كه بهر كه خواهى بدهى و يا بازگيرى
اِلهى وَخَلاَّقى وَحِرْزى وَمَوْئِلى
اِلَيْكَ لَدَى الْإِعْسارِ وَالْيُسْرِ اَفْزَعُ
اى معبود و آفريدگار و پناه و نگهدار من بدرگاه
تو در سختى و آسانى پناه برم
اِلهى لَئِنْ جَلَّتْ وَجَمَّتْ خَطيئَتى
فَعَفْوُكَ عَنْ ذَ نْبى اَجَلُّ وَاَوْسَعُ
خدايا اگر خطايم بزرگ و زياد است
ولى گذشت تو از گناه من بزرگتر و وسيعتر است
اِلهى لَئِنْ اَعْطَيْتُ نَفْسِىَ سُؤْلَها
فَها اَنَا فى رَوْضِ النَّدامَةِ اَرْتَعُ
خدايا اگر من از خواهش نفس پيروى كنم
پس در آن حال من در چراگاه پشيمانى مىچرم
اِلهى تَرى حالى وَفَقْرى وَفاقَتى
وَاَنْتَ مُناجاتِى الخَفِيَّةَ تَسْمَعُ
خدايا خود تو حال من و ندارى و تهيدستيم را بينى
و تو رازهاى پنهان مرا مىشنوى
اِلهى فَلا تَقْطَعْ رَجآئى وَلا تُزِغْ
فُؤادى فَلى فى سَيْبِ جُودِكَ مَطْمَعٌ
خدايا پس اميدم را قطع مكن و منحرف مساز
به نوميدى دلم را كه من طمعكار باران سخايتهستم
اِلهى لَئِنْ خَيَّبْتَنى اَوْ طَرَدْتَنى
فَمَنْ ذَااَّلذى اَرْجُو وَمَنْ ذا اُشَفِّعُ
خدايا اگر نوميدم سازى يا از درگاهت برانى
پس به چه كسى اميد داشته باشم و كه را شفيعگردانم
اِلهى اَجِرْنى مِنْ عَذابِكَ اِنَّنى
اَسيرٌ ذَليلٌ خائِفٌ لَكَ اَخْضَعُ
خدايا از عذاب خود پناهم ده كه براستى من
اسير و خوار و ترسان و خاضع درگاه توام
اِلهى فَآنِسْنى بِتَلْقِينِ حُجَّتى
اِذا كانَ لى فِى الْقَبْرِ مَثْوَىً وَمَضْجَعٌ
خدايا بوسيله تلقين دليل و حجتم با من انس گير
در آن هنگام كه در گور منزل و مأوى گيرم
اِلهى لَئِنْ عَذَّبْتَنى اَلْفَ حِجَّةٍ
فَحَبْلُ رَجآئى مِنْكَ لا يَتَقَطَّعُ
خدايا اگر هزار سال مرا عذاب كنى ولى
باز رشته اميد من از درگاه تو قطع نمىشود
اِلهى اَذِقْنى طَعْمَ عَفْوِكَ يَوْمَ لا
بَنُونَ وَلا مالٌ هُنا لِكَ يَنْفَعُ
خدايا مزه گذشتت را به من بچشان در آنروز
كه نه فرزندان و نه مال در آنجا سود بخشد
اِلهى لَئِنْ لَمْ تَرْعَنى كُنْتُ ضائِعاً
وَاِنْ كُنْتَ تَرْعانى فَلَسْتُ اُضَيَّعُ
خدايا اگر تو مراعاتم نكنى يكسره از بين رفتهام
و اگر تو مراعاتم كنى ضايع نگردم
اِلهى اِذا لَمْ تَعْفُ عَنْ غَيْرِ مُحْسِنٍ
فَمَنْ لِمُسىءٍ بِالْهَوى يَتَمَتَّعُ
خدايا اگر بنا شود جز از نيكوكار نگذرى
پس كيست اميد گنهكارى كه به هواى نفس كامرانىكرده
اِلهى لَئِنْ فَرَّطْتُ فى طَلَبِ التُّقى
فَها اَنَا اِثْرَ الْعَفْوِ اَقْفُو وَاَتْبَعُ
خدايا اگر در جستجوى پرهيزكارى كوتاهى كردم
ولى اينك بدنبال گذشت تو مىگردم و آنرامىجويم
اِلهى لَئِنْ اَخْطاْتُ جَهْلاً فَطالَما
رَجَوْتُكَ حَتّى قيلَ ما هُوَ يَجْزَعُ
خدايا اگر از روى نادانى خطا كردم پس چه بسيار اميدوار
به تو بودهام بطورى كه دربارهام گفتند باك ندارد
اِلهى ذُنُوبى بَذَّتِ الطَّوْدَ وَاْعتَلَتْ
وَصَفْحُكَ عَنْ دَنْبى اَجَلُّ وَاَرْفَعُ
خدايا گناهانم برتر و بلندتر از كوههاى بزرگ گشته
ولى چشمپوشى تو از گناه من بزرگتر و برتر است
اِلهى يُنَحّى ذِكْرُ طَوْلِكَ لَوْعَتى
وَذِكْرُ الْخَطايَا الْعَيْنَ مِنّى يُدَمِّعُ
خدايا ياد بخشش تو سوز درونم را بِبَرد
و ياد گناهان چشمانم را اشگبار كند
اِلهى اَقِلْنى عَثْرَتى وَامْحُحَوْبَتى
فَاِنّى مُقِرٌّ خائِفٌ مُتَضَرِّعٌ
خدايا لغزشم را ببخش و گناهم را محو كن
زيرا كه من به گناه اقرار داشته و ترسان و نالانم
اِلهى اَنِلْنى مِنْك رَوْحاً وَراحَةً
فَلَسْتُ سِوى اَبْوابِ فَضْلِكَ اَقْرَعُ
خدايا صفا و آسايشى از جانب خود به من ببخش
كه من جز درهاى فضل تو را نكوبم
اِلهى لَئِنْ اَقْصَيْتَنى اَوْ اَهَنْتَنى
فَما حيلَتى يا رَبِّ اَمْ كَيْفَ اَصْنَعُ
خدايا اگر دورم كنى يا بىاعتنائيم كنى
پس ديگر چهچاره كنم پروردگارا و يا چه بكنم؟
اِلهى حَليفُ الْحُبِّ فى اللَّيْلِ ساهِرٌ
يُناجى وَيَدْعُو وَالْمُغَفَّلُ يَهْجَعُ
خدايا آنكه با دوستى تو دست بگريبانست شب را همه بيدار
و در مناجات و دعا است ولى غافل يكسره درخواب
اِلهى وَهذَا الْخَلْقُ ما بَيْنَ نائِمٍ
وَمُنْتَبهٍ فى لَيْلِهِ يَتَضَرَّعُ
خدايا اين مردم هم يك دسته شبها خواب
و دستهاى بيدار و به تضرع مشغولند
وكُلُّهُمُ يَرجُو نَوالَكَ راجِياً
لِرَحْمَتِكَ الْعُظْمى وَفِى الْخُلْدِ يَطْمَعُ
و همگى به اميد عطاى توأند و اميدوار
به رحمت بزرگ تو و طمع بهشت برين دارند
اِلهى يُمَنّينى رَجآئى سَلامَةً
وَقُبْحُ خَطيئاتِى عَلَىَّ يُشَنِّعُ
خدايا اميد من مرا آرزومند سلامتى مىكند
ولى زشتى گناهانم مرا به رسوايى تهديد مىكند
اِلهى فَاِنْ تَعْفُو فَعَفْوُكَ مُنْقِذى
وَاِلاَّ فَبِالذَّنْبِ الْمُدَمِّرِ اُصْرَعُ
خدايا اگر بگذرى گذشت تو نجات بخش من است
وگرنه من با اين گناه مهلك به نابودى درافتم
اِلهى بِحَقِّ الْهاشِمىِّ مُحَمَّدٍ
وَحُرْمَةِ اَطْهارٍ هُمُ لَكَ خُضَّعٌ
خدايا به حق محمد هاشمى
و به حرمت پاكانى كه به درگاهت خاضعند
اِلهى بِحَقِّ الْمُصْطَفى وَابْنِ عَمِّهِ
وَحُرْمَةِ اَبْرارٍ هُمُ لَكَ خُشَّعٌ
خدايا به حق محمد مصطفى و پسر عمويش (على)
و به حرمت نيكانى كه بدرگاهت خاشعند
اِلهى فَاَنْشِرْنى عَلى دينِ اَحْمَدٍ
مُنيباً تَقِيّاً قانِتاً لَكَ اَخْضَعُ
خدايا مرا بر دين احمد در قيامت برانگيز
در حال انابه و پرهيزكارى و فروتنى و خضوع
وَلا تَحْرِمَنّى يا اِلهى وَسَيِّدى
شَفاعَتَهُ الْكُبْرى فَذاكَ الْمُشَفَّعُ
و مرا محروم مكن اى معبود و آقايم از
آن شفاعت بزرگش كه شفاعت او پذيرفته است
وَصَلِّ عَلَيْهِمْ ما دَعاكَ مُوَحِّدٌ
وَناجاكَ اَخْيارٌ بِبابِكَ رُكَّعٌ
و درود فرست بر ايشان تا زمانى كه يكتاپرستى به درگاهت
دعا كند و نيكان با تو در مناجات و بهدرگاهت در ركوعند
و نيز در صحيفه علويّه مناجاتى ديگر منظوم از آنحضرت نقل كرده كه اوّل آن يا سامِعَ الدّعاء است چون مشتمل بر كلمات مشكله و لغات غريبه بود وبنابر اختصار است ما آنرا ذكر ننموديم
ثلاثَ كَلماتٍ مِنْ مَوُلانا عَلىّعليه السلام فِى المُناجات
سه جمله از سرور ما علىعليه السلام در مناجات
اِلهى كَفى بى عِزّاً اَنْ اَكُونَ لَكَعَبْداً، وَكَفى بى فَخْراً اَنْ تَكُونَ لى
خدايا اين عزت مرا بس است كه بنده تو باشم و اين افتخار برايم بس است كه تو
رَبّاً، اَنْتَ كَما اُحِبُّ فَاجْعَلْنى كَما تُحِبُّ .
پروردگار منى تو چنانى كه من خواهم مرا همچنان كن كه تو خواهى.
نظرات شما عزیزان:
Design By : Night Melody